جوجوی منجوجوی من، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 21 روز سن داره

فاطمه جوجه حنایی مامان رهرا

اولین مریضی خانوم گل و مسافرت بندر و واکسن و شیرین کاری های جدید...

سلام نفس مامان الهی ک فدات شم من ک داری روز ب روز شیرین تر میشی مامان جوووووون قربونت برم ک چند وقت مریض شدی مامانی داشتم دق میکروم سرما خوردی بعدشم حساسیت حسابی اذیت شدی نفسی بخاطر همینم واکسنت عق ب افتاد و دیروز برات زدیم دورت بگردم خداروشکر خیلی بخاطر واکسن اذیت نشدی فقط ی کوچولو تب کردی دورت بگردم همه دردات بریزه تو تن مامانت الهی واما سفرت ب بندر و قشم ک باددوستای بابتیی رفتیم با وحود اینکه خعلی گرم بود ولی ب تو خیلی خوش گذشت چون همش تو بغل بودی و وقتی میرفتیم مرکز خرید تو ماشینا ی اونجا میشستی و کیف میکردی عکس ووفسلمشو تو ارشیو ت دارم  ی عالمه لباس برات از اوتجا گرفتم شیرین مامان واما شیرین کاریای جدید نشستن و ک تکمیل شدی...
16 مهر 1393

باعرض پوزش بابت غیبت طولانی شش ماهگیت مبارک مامانی:-*

سلاااااااااااااااااااام خوشگل شیرین مامان ببخشید بابت این نبودنم نت نداشتم فداتشم یکک زیادی منو  مشغول خودت کردی اصن نمیزاری جم بخورم دورت بگردم انقدشیطون شدی ک ن/و و نپرسسسسسسسسسس شیطون و شیرین بزا از اول این پند وقت ک نبودم بگم برا ت قضیه شیر نخوردنت ک خداروشکر حل شد البته با کلی بساط  و کار دو هفته فقط تو خواب شیر خوردی اونم ب چ خفتی میخابوندمت تو پتو ننو هرچی بگی ب کار گرفتم تا خوب شدی عکسای  کارا و مشکلاتو دارم تو گالریت واکسن چهار ماهگیتم زدیم مشکلی نداشتی قربونت برم خداروشکر حدود 5 ماه 10 روزگی هم شرو کردی ب نشستن و اخرای شش ماهه شدنت خودت بی کمک نشسی  الان تو رورویک خیلی دوس داری میشینی تابتم وصل کزد...
26 شهريور 1393

دخملی و شیر نخوردن و شیر خشک و ....

سلام زیز در دونه ی شیطون مامان ک تو این چند وقت داری مامان و میکشی با شیر خوردن و کارات 30 خرداد بردمت دکتر و گفت شیرت جون نداره و از این حرفا و گف شیر خشک بهت باس بدم منم ک عاشق شیر دادن ی فس تئ مطب گریه کردم و اومدم ولی هنورم روزی ی بار بت میدم بلکه شیر خودو بخوری ولی اگه باز وزن نگرفته باشی بازم باید ببرمت و شیر خشک بت بدم مامانی جان من بخور دیگه شیرمو تو هر بار شیر دادن ی ساعت باهم درگیریم اخرم با پستونک و شیشه گولت میزنم تا بخوری البته یسری مزایا هم داره شیر نخوردنت 31 خرداد روسی خاله اطم بود 4 تیر عروسی نوه دایی مامان سید همش پیش بابا بودی منم اصن نرقصیدم حالا عکس تیپ عروسی خاله رو برات میزارم فدا مدا راستی جدیدا داری سی میکنی وسیله ...
6 تير 1393

عروسکم سه ماگیت مباااااااااااارک صدساله شی ایشالا

سلام خانوم خوشگلم امروز سه ماهه شدی بزرگ شدی دیگه داری کم کم خانوم میشی عشق مامان قربونت برم ک با اومدنت زندگیمونو بهاری کردی و شاد ر ماه روز تولدت با بابایی جشن میگیریم ولی ایم ماه چون با تولد مامان مصادف شده بابایی گفته 27 میرریم جشن ک بین تولد منو تو باش دعوا نشه قربونت بشششششششم من دختری دوووووووووووووووووووووووست دارم ایشالا صد ساله شی امید زنگیم راستی امروز ی خبر بدم برامون اومد عمه مرضیه رفت برا سونو نی نی ش ولی قلبش تشکیل نشده بود قربونش برم خیلی ناراحته ایشالا خدا زود زود زود ی نی نی تپلی مامانینی بش بده ...
24 خرداد 1393

عادت های خوب و بد دخترم و مریضی جدیدش:(

سلام خانم گل مامان الهی من فدای تو با بابات ک جفت مث هم خوش خوابید و الان خوابیدید امروز اومدم برات از کارات بحرفم البته اول بزار از مشکل مغده ت بگم ک با هر بار دارو دادن بهت کلی غصه میخورم برات ی ده روزی بود سخت شیر میخوردی واسه این بردمت پیش دکترت گفت ک وزن خوب اضافه نکردیو رفلکس معده داری دورت ب/ردم وزنتم 6 کیلو بود باید 6200میبود واسه این دارو داد امپرازول و ی شربت الان اسمشو یادم نیس  شربت و شبا اخر شب بت میدم مث زهر ماره وقتی میخوری تا دوساعت هوق میزنی و قرضتم دم صب حدود سات 5 میخوری اونم خیلی اذیتت میکنه چون باید ناشتا باشی اونموق بتمیدم و تا نیم سات بدش نباید چیزی بخوری انقد گریه میکنی ک نگو البته یکی ازکارای خوبت اینه ک با...
22 خرداد 1393

عروسک مامان و اتلیه و عکسای خوشمل

.: جوجوی من تا این لحظه ، 2 ماه و 17 روز سن دارد سلاااااااااااااااااااااااااام عشقم نفس ی دونه ی مامان زهرا دیروز بردمت اتلیه ی عکسایی ازت انداختم ک نگووووووووو نمک خااااااااااااالی برات میزارمشووووووون خیلی خیلی ماهن مامانی ی چیز دیگه هم ک جدید یاد گرفتی از دیروز اینه دیگه ب جا دست کامل شصتتو میخوری مثل پستونک با ی ولعی میک میزنی و باش میخابی  فیلمشو برات گرفتم میزارم تو گالریت یکی دیگه هم جیع بنفش ک از دیروز میزنی دوروزه بخاطر اینکه فقط ب ی طرف میخابی کنارسمت چپت متکا میزارم ک برگردی ب راست انقد جیغ میزنی و گریه میکنی با غلط کردم ور میدارم نمیدونم چکا رت کنم اخرم میترسم ی وری بمونی قربون ی وریم برم من اینم عکسا اتلیه ت ...
10 خرداد 1393

پیشرفت های جدید دخترم

سلام خانوم گلم قربون شکل ماهت برم ک داری الان واسمون میخندی عزیز کرده ی مامااااااااااااان امروز میخام از پیشرفت جدیدت برات بنویسم خشگلم یکیش ک از همش شیرین تره یاد گرفتی خنده ی بلند بلند میکنی انقد دل میبری ک نگو فیلمشو برات گزاشتم تو ارشیو عکسات یکی دیگه ش اینه ک تا دوروز پیش سعی میکردی اقا و اقوم بگی دوروزه ک ک هی پشت سر هم حرف میزنی و اقا و اقوم میگی مخضوضا بعد خوابت ک انقد شارزییییییییییییییی ک نگو یکی دیگه شم سایز پوشکته ک رفته بالا و بنفش شده قربون هیکلت برم من یکی دیگه شم اینه ک دندونات داره پایه ریزی میکنه و خارش لثه داری و همش با دندونیت درگیری و یکی دیگه شم اینه ک از دیروز با جغجقه ت بازی میکنی و وقتی میبرمت تو اتاقت با عروسکا ر...
7 خرداد 1393

عروسکم هنوز مریض واکسنشه

قربونت برم مامانی ک بهتر نشدی هنوز مامانی هنوز تب دار واکسنی دیشب از بس غر میزدی و نخابیدی تابتو وصل کردیم و توش خوابیدی تو طول روزم بر عکس قبلت همش غر میزنی و گریه میکنی و خوابتم با اخم اخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ ک ی وقتام وسط گریه میخندی انقده شیرین میشی ک نگو مامانی دورت بکردم االانم زوری خوابت کردم و اومدم برم تا جیغت نرفت ه هوا بوووووووووووووووووووووووووووووووووس تامطلب بعد فاطمه تب دار ...
29 ارديبهشت 1393

عروسک من دو ماهگیت مبارکککککککک

سلام عروسک خوشگل من الهی مامان دورت بگرده عزیز کردم ک الان انقد بی حال شدی و خوابیدی اخه تب کردی دوردونه م امروز واکسن دو ماهگیتو زدی عشقم خیلی درد داشت انگار اخه با وجود همه مظلومیتت بازم ی عالمه گریه کردی و اشک از چشات اومد برا اولین بار الهی هر چی درد داری بریزه تو تن مامانت و تو سالم باشی گل دخترم فدات بشم ک دو ماهه شدی برا مراقبت سومت 5کیلو450گرم شده بودی عشقم قدت 58 و دور سرت 39 هر روز داری ماه تر میشی عزیزم  خیلی دووووووووست دارم .... دیشب برا اولین بار رفتی حرم مامانی  امشبم قرار بود بریم جمکران ک بخاطز تب کردنت کنسل شد عکسم از ت گرفتم برات میزارم مامانی زیارتت قبول زایر کوچولو.... راستی برا روز پدر م مامان ترافیک ندا...
25 ارديبهشت 1393