اولین مریضی خانوم گل و مسافرت بندر و واکسن و شیرین کاری های جدید...
سلام نفس مامان الهی ک فدات شم من ک داری روز ب روز شیرین تر میشی مامان جوووووون قربونت برم ک چند وقت مریض شدی مامانی داشتم دق میکروم سرما خوردی بعدشم حساسیت حسابی اذیت شدی نفسی بخاطر همینم واکسنت عق ب افتاد و دیروز برات زدیم دورت بگردم خداروشکر خیلی بخاطر واکسن اذیت نشدی فقط ی کوچولو تب کردی دورت بگردم همه دردات بریزه تو تن مامانت الهی واما سفرت ب بندر و قشم ک باددوستای بابتیی رفتیم با وحود اینکه خعلی گرم بود ولی ب تو خیلی خوش گذشت چون همش تو بغل بودی و وقتی میرفتیم مرکز خرید تو ماشینا ی اونجا میشستی و کیف میکردی عکس ووفسلمشو تو ارشیو ت دارم ی عالمه لباس برات از اوتجا گرفتم شیرین مامان واما شیرین کاریای جدید نشستن و ک تکمیل شدی...
نویسنده :
مامان زهرا و بابا مهدی
3:06