دخملک و شیظونی های جدید
سلاااااااااااام قربونت بشم منننن الهی مامانی جونم اول بگم ک باز متتاسفانه مریض شدی و پوست منو کندی اینچندروز ک نشد بیام بنویسم برات داری دندون درمیاری و سرمام خوردی حساااااااااااااااابی همه جوره بد قلقی میکنی نه غدا میخوری از عید نه دارو میخوری ولی کارای شیرینت انقد زیاده ک خستگی و تز تنم میکنی برون جدیدا حرف میزنی کم و بی مامن بابا زهرا مهدی خالع عمع عمو و حدیث و خیلی واضح میگی دورت بگردم دمپایی هم ورد زبونت ک بپوشی و بری حیاط عاشق حیاط و کو چه ای یسره تو راهروو و پله گریه میکنی بری حیاط اب بازی حمومم دوس نداشتی ولی جدیدا خیلیل دوس داری و موقع بیرون اومدن با گریه میاریمت خیلی شیرین شدی و همه جوره دیگه ازپس خودت برمیای یسره سر کابینت و تاید و رریختی چند باری وااااااااااااقعا شیطونی یبار بردمت اتلیه نزاشتی عکس بگیریم ازت انقد اذیت کردی ولی با این حال عااااااااشقتم مامان بووووووووووووس تا دوباره بیامبیدارشدی