جوجوی منجوجوی من، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 30 روز سن داره

فاطمه جوجه حنایی مامان رهرا

اخخخخ جونمی جون امروز باز قراره منو بابا مهدی بهارمو ببینیم ...

1392/12/5 14:26
153 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیز کرده ی مامان رهرا وهمچنان پدر مهدی  خوبی مامانی ؟؟؟؟؟من ک اصلا خوب نیسم استخون درد و دل درد واقعا اذیتم میکنه مامان یوقتایی از درد زیاد گریه م میگریرهبابایی هم دل نازک میشینه پا ب پای من غصه میخرهاخه این چند وقت اخر خیلی سنگین شدم و اصن زیاد نمیتونم راه برم  از وقتی ام سیمونی شما اومد بخاطر اینکه اونموقع ازوق با لا پایین زیاد رفتم تازه دارم عواقبشو درک میکنم ولی همه درد و ناخوشیام همه ش فدای ی تار موی دخترم البته اگه کچل نباشهاخه مامانی خیلی میترسم از ک چل بودنت تلاش زیادی ام تو خوراکم کردم  خدایی کچل نباش مامانی انقد گیر و کش برات خریییییییییدم ک نگوبابایی ام حال ش خیلی بهتر از من نیس همه ش گیج خوابه بنده خدا تامیاد بخابه من تکون میخورم پا میشه  مهربون شوورمه دیگه خیلی ذوسش دارم مخصوصا وقتایی ک دلدلریم میده تا اروم شم واقعنا م وقتی ارومم میکنه خوابم میبره قربونش برم

خو.ب از اصل تیتر خبرمون غافل نشیم امروز قراره منو بابایی بریم سونوگرافی فک کنم اخرین سونو باشه تا از احوال خانوم بهارمون با خبر شیم ببینیم چند کیلو شده بابایی میگه 3 کیلو من میگم شکمم ک بزرک تر نشده فک کنم کمتر باشه حالا ببینیم حرف کی درسته البته منم دوست دارم حرف باباییی بشه و تو تو پول موپول شده باشی قربوووووونت بشم من نمیدونی منو بابایی پ دوقی میکنیم وقتی روز سونو گرافیات میرسه مامان هرچند هیچ کدوم سرم در نمیاریم حالا بزار برم و بیام همه چی رو باز برات مینویسم خوشگل خانووووووووووووووووووووووووووممممم خیلیدوست دارم دوست داشتنی مامان بوووووووووس تا بعدماچقلبنیشخند

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)